انتظار
ر وشا خانومی 10 روز دیگه میای تو بغل مامانی. واقعا دیگه طاقت ندارم. راستی بیمارستانو عوض کردم و قراره تو سپیر به دنیا بیای ساعت 6 صبح باید اونجا باشیم. خاله شیما هم دیشب زنگ زد با اینکه از ما دوره ولی دل تو دلش نیست. همه منتطر تو هستیم ...
نویسنده :
مامان شیوا
16:49